loading...
[̲̅w̲̅][̲̅e̲̅][̲̅l̲̅][̲̅c̲̅][̲̅o̲̅][̲̅m̲̅][̲̅e̲̅]
تبلیغات شما در سایت

جهت ثبت تبلیغات خود در سایت با
Y!D:Godofhc@yahoo.com
و شماره تماس:
09397462313
در تماس باشید 


Ali بازدید : 37 دوشنبه 07 اسفند 1391 نظرات (0)

به یارو میگن برو خبر مرگ پدر همسایه رو بده
طرف میره در خونه همسایه رو میزنه, میگه بابات هست ؟
پسره میگه نه, شب میاد
یارو میگه بشین تا بیاد :D
.
.
.
یارو تو خیابون ماشین زده بهش پهن شده کف آسفالت،
رفتم دستش رو بگیرم بلندش کنم از رو زمین،
می گه «قربونت تو همین حالت یه عکس ازم بگیر می خوام بذارم تو فیس بوک!»
خدایاااا چرا دنیا نابود نشد ؟!!خنثی

.
.
.
طرف موبایلش آنتن نمیداد ، بهش مسیج دادم : نمیتونم بگیرمت …
جواب داد : به درک! مگه کم خواستگار دارم؟ :|
.
.
.
یــــــنی خدایی اینقــــدی ک مامان من زیر فرش پول جاســــازی میکنه،
انبار بانک مرکــــــزی پول توش نیست !!
والله بخــــــــدا!خوشمزه
.
.
.
جدیدترین شعر حیف نون :
هی وی وی وی وی وی وی وی وی وی
ترجمه :
شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم ! :lol:
.
.
.
تلویزیون میگه گوشی های GLX توی جیب جا میشه و راحت از جیب بیرون میاد!
مگه بقیه رو با خاور و نیسان حمل میکنن ؟ یا با سیم بکسل میاد بیرون !؟


.
.
غم انگیزترین ماجرا همین قصه جدایى آدمیزاد از رختخوابه :(
به خصوص اگه مجبور باشى در یک صبح سرد و بى روح پاییزى خونه رو ترک کنى !
.
.
.
تا حالا دقت کردین مامانا عادت دارن قبل از اینکه کسى رو صدا کنن،
اول یه دور اسم بقیه رو میگن ؟
معمولا هم اسم اون کسى رو که باهاش کار دارن آخر میگن ؟
.
.
.
بدتر از اونایی که وقتی شوخی میکنی جدی میگیرن ،
اونایی هستن که وقتی جدی میگی شوخی میگیرن :|
.
.
.
رفیقم یه سرفه هایی میکنه انگار که ۱۰ ساله داره سیگار میکشه ،
در حالیکه ۹ ساله داره سیگار میکشه !
.
.
.
دقت کردین وقتی داری تخمه میخوری و پیش خودت میگی این مشت آخره
اون تخمه خوشمزه ترین تخمه ای که تاحالا توو عمرت خوردی میشه ؟
جوری که مجبور میشی باز بخوری !
این تخمه خیییییلی کصافطه …
.
.
.
هیچ وقت بر اساس ِ یه عکس سه‌رخ عاشق دختر نشین
حتما یه عکس ۳*۴ پرسنلی ببینین و بعد تصمیم بگیرین !
.
.
www.partner.rozblog.com
.
من همیشه راست میگم حتی وقتی دروغ میگم ! :D
.
.
.
پسر داییم دهه هفتادیه مدرسه غیرانتفاعی ثبت نامش کردن سالی ۶ میلیون !
یادش بخیر ناظممون میگفت فردا  ۵۰۰ تومن کمک به مدرسه با خودتون بیارید ،
خونه ی ما میریخت به هم !!!
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه :
ززااررت بزنم تو صورت یکی بگم نخواب …
بخوابی میمیری ؛ تو باید زنده بمونـــی ! :)
.
.
.
تا حالا دقت کردین ؟؟؟
بعضیا دهنشووون ADSL
مغزشون Dial-Up
از اینجور آدما دوری کنید …
.
.
.
یه بار رفتم خونه یه بنده خدایی ویندوز عوض کنم
دختره بهم گفت اگه میشه مای کامپیوتر رو هم نصب کنید !!
گفتم اونجوری هزینتون بیشتر میشه ها !
گفت :چاره ای نیس!
.
.
.
اینقد که من توی این سالها واسه برنامه ۹۰ اس ام اس فرستادم ،
واسه جنیفر لوپز فرستاده بودم الان عاشقم شده بود :oops:
.
.
.
ببین مال بقیه هم رفته یا فقط مال ماست ؟ چیست ؟!!
[اولین جمله ای که موقع قطع برق ایرانیها به زبان می آورند]
.
.
www.partner.rozblog.com
.
.
من اگه مراد هم می شدم
زندگی بر وفق خرم بود ، نه خودم !
.
.
.
بفرما و بشین و بتمرگ ، هر سه یک معنی داره،
اما هیچ کدوم اثرش مثل “گ.و.ه نخور” نیست ! :lol:
.
.
.
دقت کردین همیشه مهمترین و قشنگترین ترین اس ام اس ها *some text missing* میشه ؟
.
.
.
شما یادتون نمیاد یکی از بزرگترین دغدغه های ما
خفه کردن صدای مودم های دایل آپ بود !
.
.
.
تو این زندگی‌ نصف عمرمون به فکر کردن راجع به یکی‌ دیگه گذشت ،
نصف دیگش هم برای پیدا کردن سر چسب نواری …
.
.
.
من کلا آدمِ غایب جوابی هستم !
دو سه هفته بعد از اینکه طرف یه چیزی بارم کرد توی حموم جوابشو به خودم میدم …
.
.
.
دیشب اینترنتم قطع شد،
رفتم یه ذره با خانواده نشستم،باهاشون آشنا شدم !
به نظر آدماى خوبى میان !! :)
.
.
.
یعنی مزخرف ترین لحظه توی زندگی اون وقتیه که …
با پسر داییت دعوات میشه …
و نمیتونی بهش فحش عمه بدی…. !!
.
.
.
تا حالا دقت کردین بعضی وقتا تو آینه به خودتون نگاه میکنین،
میبینین چقد خوشگلین،بعد با گوشی که از خودتون عکس میگیرین
میبینید شبیه “اورانگوتان” شدین :|
.
.
.
یکی از بچه ها از اون قلیون کشای حرفه ایه
جوری که داره تمرین میکنه با دود قلیون مثلث متساوی الساقین درست کنه!
لازم به ذکره که آخرین بار ذوزنقه داده بیرون !
.
.
.
داداش کوچیک دوستمو بردیم آمپول بزنیم…
پرستار گفت:
بخواب آمپولتو بزنم…
بچه گفت:
خوابم نمیاد… :lol:
.
.
.
دقت کردین هر سوالی که تو امتحان بلدی ۰٫۵ داره،
ولی سوالی رو که بلد نیستی از ۲ نمره کمتر نیست ؟
.
.
.
پوست کنار ناخن از خیانتکار ترین پوستهاست !
اولش فقط یه ذره گوشه ى ناخنه اما تا میکشیش تا زیر زانوت میاد پایین !
.
.
www.partner.rozblog.com
.
.
سوال : جمع “اژدها” چی میشه ؟
جواب :
وای چقدر اژدها
اژدهایان
اژدهایون
اژدهاجات
اژدهاها
اژدهاین
چندین اژدها !!!
نه بچه ها واقعا جمع اژدها چی میشه ؟؟؟
.
.
.
پسـرا موجـوداتِ شــادی هستـن؛ چـــــــرا ؟؟
۱- اسم فامیلیشـون رو همیشه نگه میدارن !
۲- مُکالماتِ تلفـنی شـون ۳۰ ثانیه بیشترنیست !
۳- برای یه سفـر ۵ روزه یه شلوار جین کافیـه !
۴- اگر جایی دعوت نشدن قهـر نمیکنن !
۵- در طولِ زندگی نیازی به تغییـر مدل مو ندارن !
۶- برای ۲۵ نفر در عرض ۲۵ دقیقه سوغاتی میخرن !
۷- اگر به مهمونی برن و لباسـشون با دیگری یکی باشه ،
ضد حال براشون نمیشه بلکه با طرف دوست میشن
.
.
.
بــابـــام یهههههــو اومـــد تو اتاقــــم بهـــم گفـــت :
تـــو کـــه چــشــمات خیــلــی قــشنــگه
تــو کـــه چشـــمات خیــلی عجــیبه!
تـــو کـــه ایـــن هــمـــه نگـــاهــت واســـه چشــمام گرمـــو نجـــیبه
مــن یهــو ذوق مرگ شـــدم تـــا به خـــودم اومـــدم دیــــدم. . .
دارم ماشــــین بابامو لنــــگ میکشــــم!
نفهـــمیــدم چــــی شـــد !! :(
.
.
.
یارو داشت واسه دوستش تعریف میکرد:
آره، چند وقت پیش داشتم توی جنگل می رفتم، که یک دفعه یک شیر وحشی بهم حمله کرد،
منم نتونستم فرار کنم اونم منو گرفت و خورد !
دوستش میگه: آخه چطوری میشه؟ تو که الان زنده ای و داری زندگی می کنی!!
یارو میگه: ای بابا، کدوم زندگی؟ تو هم به این میگی زندگی؟


یکی از فانتزیام اینه که توی کوهستان ویلا داشته باشم،
یه حموم داشته باشه که سقفش از شیشه باشه،
تازه برف پاک کن هم داشته باشه !
منم وقتی برف میاد برم زیر دوش دراز بکشم !
بعد چندتا قورباغه ، از این سبزا ، از اون بالا منو نیگا کنن !
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که مامانم داره سیب زمینی سرخ میکنه،
بعد من یواشکی میام تو آشپزخونه یهو در حالی که کفگیر دستشه
بر میگرده سمت من، منم کرک و پرم میریزه
بعد یهو لبخند بهم میزنه و میگه:
“بیا سیب زمینی سرخ کرده واسه تو درستکردم پسرم،
بیا نیازی نیست بترسی همه ش واسه تو”
اصن دیگه اشک شوق تو چشمام جمع شده :|
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که یه پیرمرد پولدار تصادف کنه
و من برسونمش بیمارستان و نجاتش بدم ،
اونم با بچه هاش مشکل داشته باشه و تمام زندگیشو به نام من بزنه و بمیره ؛
وقتی بچه هاش منو پیدا میکنن که پولارو بگیرن ،
همه پولارو بندازم جلوشون بگم بردارید نامردها ،
اونی که با ارزش بود پدرتون بود …
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که ازدواج کنم ، بچه دار شیم ،
بچمون دختر باشه ، اسمشو بذاریم گیتا ،
بعد با زنم دعوا کنم
و جول و پلاسش رو که خواست جمع کنه بره خونه باباش بهش بگم :
هرچی میخوای ببری ببر ، فقط گیتارو با خودت نبر !!!

.


.
.
یکی از فانتزیام اینه که برم توی عروسی غریبه
و موقعی که عروس میخواد بعله رو بگه
یهو از وسط جمعیت داد برنم: نهههههههه باهاش ازدواج نکن ،
من هنوز دوستت دارمممم …
بعد فامیلای دوماد جنازمو ببرن سمت افق !
.
.
.
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ که ﺑﺎ مخاطب خاصم دعوا ﮐﻨﻢ
ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﺍﺯش ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﻡ ﺳﯿﮕﺎﺭمو ﺭﻭﺷﻦ ﮐﻨﻢ
ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﺗﻮ ﻏﺮﻭﺏ ﻧﺎﭘﺪﯾﺪ ﻣﯿﺸﻢ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺑﺰﻧﻪ ﻟﻬﻢ ﮐﻨﻪ
ﺑﻌﺪ مخاطب خاصم ﺑﺒﯿﻨﻪ و “ﭼﯿﺮﯾﮏ ﭼﯿﺮﯾﮏ ﭼﯿﺮﯾﮏ”
ﺑﺎ کفش ﭘﺎﺷﻨﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﺪﻭﻭﻩ ﺑﯿﺎﺩ ﭘﯿﺸﻢ ﺑﮕﻪ آه ﺧﺪﺍی ﻣﻦ !
ﺗﻮ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻣﻨﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺰﺍﺭﯼ …
ﻣﻨﻢ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ ﺩﯾﮕﻪ ﺩﯾﺮﻩ و بعدش ﺩﻭﺗﺎ ﺳﺮﻓﻪ ﮐﻨﻢ و ﺑﻤﯿﺮﻡ …
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻫﻢ ﺍﺯ ﻧﺒﻮﺩ ﻣﻦ ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﮐﻨﻪ !!!
ﯾﻪ ﺩﺳﻤﺎﻝ ﺑﺪﯾﻦ ﺍﺷﮑﻢ ﺩﺭﺍﻭﻣﺪ…
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که یه شب بارونی
ببینم دارن یه دختره رو اذیت میکنن منم برسم بهشونو دخل تک تکشونو بیارم !
بعد دختره رو از رو زمین بلند کنم و کتمو دربیارم بدم تنش کنه …
بعد سرشو بیاره بالا تو چشام نگاه کنه و بگه میشه اسمتو بدونم ؟
بعد من از توی کتم یه سیگار دربیارم روشن کنم ،
بعد یه پوک عمیق بگیرمو یه لبخند ملیح بزنمو دودشو بزنم تو صورتش ،
بعد دود که رفت کنار من غیب شده باشم
و اونم یهو بیفته رو زمینو سرشو بیاره رو به آسمونو از ته دل داد بزنه خداااااا …
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه :
ززااررت بزنم تو صورت یکی بگم نخواب …
بخوابی میمیری ؛ تو باید زنده بمونـــی !
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که با لحن جدی و خسته به یه دکتر بگم : لطفا حاشیه نرو دکتر !
بعد بلند شم و از پنجره مطبش به افق خیره بشم و بگم :
فقط بگو چند روز دیگه زنده می مونم ؟
.
.
.
یکی از فانتزیامم اینه که برعکس بقیه ماشینا
که تا چراغ سبز میشه شروع میکنن به بوق زدن…
من تا چراغ قرمز میشه بوق بزنم اونم یه تنه….
حالا اینجا سوال پیش میاد که چرا پشت چراغ قرمز؟!
سوال بسیار بسیار به جا و خوبیه ولی متآسفانه ربطی نداره به کسی
چون ماشینِ خودمِ دوس دارم از بوقش پشت چراغ قرمز استفاده کنم…
.
.
.
یکی از فانتزیام همیشه این بوده که توی سیستم عامل ویندوز یک مشکل پیدا کنم
بفرستم براشون بعد بیل گیبس زنگ بزنه بگه مهندس لطفا بیا امریکا تو مجموعه من ،
دخترمم میدم بهت کنیزت باشه تا آخرررر عمرش ،
خونه ماشین پول همه چی میدم بهت …
منم بعد از یک دقیقه سکوت بگم :
خیلی دلم میخواد اما من متعلقم به این مردمم !!!
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که تو المپیک با ناداوری حذف شم
اون موقع هر چی فن و تکنیک که یاد گرفتم و نگرفتم رو داور مسابقه اجرا کنم
بعدش بشینم وسط زمین مسابقه اجازه مسابقه های بعدی رو ندم !!
.
.
www.partner.rozblog.com
.
.
یکی از فانتزیای مامانم اینه که بیاد تو اتاقم ببینه همه چی مرتبه …
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که یکی بخواد به یکی دیگه شلیک کنه
بعد من داد بزنم نننننههههههههه و خودمو بندازم جلوی گلوله ،
بعد خون بپاشه از قلبم بیرون و مردم دورم جمع بشن با گریه بهم افتخار کنن ؛
از اون طرف کارگردان داد بزنه کات اقا کات بازم خراب کردین اهههههه …
.
.
.
یکی از فانتزایم اینه که:
اسم بابا رو بنویسم واسه کنکور بعدش هی بهش بگم”درس بخون!!”
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که رتبه ی یک کارشناسی ارشد رو بیارم،
بعد این موسسات که زنگ میزنن و ازم میخوان در عوض یه چند میلیون اونا رو تبلیغ کنم،
با کمال خونسردی بگم :نه متاسفم نمیتونم این کار رو براتون انجام بدم
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که بچه هام یه دو قلوی پسر و دختر بشن !
بعد اسم دوتاشونو بذارم “رها” …
بعد وقتی که دعواشون میشه بزنن تو سر و کله ی هم ،
منم داد بزنم بگم : رها ، رهارو رها کن !
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه خوانــنده بشــــم بعد کنسرت بزارم تو یه ورزشگاه بزرگ
کل ورزشگاه پر بشـــه بعد من نــرم کنسرت و اجرا کــــــنم
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که توی یک مهمونی یهو وارد بشم
و دخدرا که دارن میوه پوست می کنن همه دستاشون رو ببرن از خوشتیپی من !!!
و بعد از اینکه یِکَم نشستم ، پاشم حرکت کنم به سمت افق …
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه توی یه پارک شلوغ شروع کنم به دویدن
و همزمان با موبایلم بگم:
لعنتیا تا من نگفتم هیچکس شلیک نکنه، کلی آدم بیگناه اینجا هست!!
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که یه روز پشت تلفن توی جمع بگم خودمو با اولین پرواز میرسونم …
.
.
.
میخوام اینبار که مراقب اومد بالا سرم گفت :
سرت بچرخه و تقلب کنی صفر رد میکنم ،
یه نگاه به سبک فانتزی بهش بندازمو بگم :
منو از صفر میترسونی ؟ برو از خدا بترس !
اونم که منقلب شده بگه اوکی هانی از یو ویش !!!
فانتزیه دیگه ممکنه وسطاش زبونشم عوض بشه ! پرابلم ؟
.
.
.
یکی از فانتزی هام اینه که سوار یه ماشین بشم
بگم آقا اون ماشین جلویی رو تعقیب کن ،
بعد یارو هم بگه : برو گم شو پایین بابا ، ما دنبال شر نمیگردیم …
هیچی دیگه منم پیاده شم برم !
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که چنتا آدم گردن کلفت اجیر کنم نزدیک افق
تا هرکی خواست اون اطراف محو بشه بزنن دهنشو … !
انگار محو شدن تو افق بچه بازیه ؛ زرت و زورت میرن افق محو میشن !!
.
.
.
یکی دیگه از فانتزیام اینه :
سوار یه پیکان تاکسی بشم ، یه تراول ۵۰ تومنی تا نخورده رو بدم به راننده …
راننده بگه آقا یه نفرید ؟؟؟
منم یه کم مکث کنم و با یه لبخند معنی دار بگم : خعلی وقته …
بعدش پیاده بشم و تو افق حرکت کنم !
راننده هم از پشت صدام بزنه آقا … آقا … آقا ، بقیه پولتون !!!
منم کُتمو بندازم رو دوشمو بی توجه به راننده تو تاریکیا محو بشم …
.
.
.
یکی دیگه از فانتزیام اینه که متاهل بشم
حسرت دوره ی مجردیمو بخورم و بسوزمو بسازم …
.
.
www.partner.rozblog.com
.
.
یکی از فانتزیام اینه که تو عروسی اقوام یهوووووووو داد بزنم :
“داماد چقدر انتره ، عروس ازون بدتره”
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه روز آخر ترم که نشستـم سر کلاس
استاد موقعی که داره حضور غیاب میکنه
اسمِ منو بخونه بعد با صدای پر از درد و خسته بگم: “حاضر”
بعد استاد بگه آقا شما ۷ جلسه غیبت داشتی
حذفی این درس و ایشاا… ترم بعد،
بعد بلند شم و استاد و نگاه کنم همینجوری که کلاس رفته تو سکوت
آروم آروم برم سمت استاد …
بعد که رسیدم جلوی استاد بگم:
ببین! منو از حذف کردن میترسونی ؟
بعد محکم بکوبم رو میز داد بزنم دِ لعنتی حرف بزن…
منو از حذف کردن میترسونی ؟
بعد بچه ها میان جدام کنن منو از استاد دور کنن
همینجوری که دارم از کلاس میرم بیرون داد میزنم :
برو از خدا بترس …
من چیزی واسه از دست دادن ندارم …
من زندگیم و باختم لعنتی …
بعد همینطوری که همه کپ کردن یه کلّه محکم میکوبم به در
بعدش در خورد میشه بعد من خـــونی و مـــالـی از کلاس میرم بیرون
بعد اصغر فرهادی میگه کــــات … آفرین پسر آفرین
بعد میـــاد جلو صورتم و میبوسه من میگم مخلصیم عمو اصغر…
کاری بود که بر میومد دیگه همه تشویق ســـوت اصن یه حــالی
میده … من یه همچین توهمـــایـی میزنم یعنی …
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که
تو محلمون ۱۰ تا پسر غریبه به دختر همسایمون تیکه بندازن
یهو غیرتی بشم کله کنم برم براشون ، ۱۰ تا شونو لت و پار کنم
و بعد بشون بگم ” خودتون خواستین من دعــــــوا نداشتم ”
بعد دختر همسایه این صحنه رو ببینه کف و تف قاطی کنه
تا میخواد بیاد سمتم که ازم قدردانی کنه
یهو مادرش با چادر گُل گُلی از خونه بیاد بیرون
و ببینه ۱۰ نفر پاره پوره رو زمین دارن خاک میخورن ،
متوجه جریان میشه و با یه حالت بغض آلود بیاد سمتم بگه داماد من…
من : بله مادر
بگه : من همیشه آرزو داشتم همچین پسر رخشی داشتم
من: ولی مادرم تو همیشه به چشم یه پسر بد منو نگاه میکردی ،
تو همیشه یه کاری میکردی که آمارم پیش بقیه همسایه ها خراب باشه ،
تو به من تهمت میزدی ( با صدای آلن دلون )
یهو صدای کف زدن به گوشم میرسه ،
برگردم ببینم ۲۴۹ نفر دارن برام کف میزنن
بخاطر جان فدایی و دیالوگ زیبام!
بعد یهو ببینم یه افق داره از سمت راستم میاد ،
دوست داشتم بیشتر دیالوگ بگم که همسایه ها بیشتر کف بزنن
ولی مجبور شدم تا افق نرفته توش محو بشم

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعیه مهم سایت


_________________________________________________

تمامی مطالب وبلاگ کپی شده از سایت سه علی سه است.

تبلیغات شما در سایت

جهت ثبت تبلیغات خود در سایت با
Y!D:Godofhc@yahoo.com
و شماره تماس:
09397462313
در تماس باشید 
درباره ما
Profile Pic
تمامی محتویات سایت محفوظ است و کپی برداری به هرنحوه پیگرد قانونی دارد. در صورت درخواست برای تبلیغات در سایت بای ایمیل Y!d : GODOFHC@yahoo.com و شماره تماس : 09397462313 در ارتباط باشید خیلی ممنون. لطفا برای حمایت از ما در سایت عضو شوید .
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 67
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 7
  • آی پی امروز : 69
  • آی پی دیروز : 184
  • بازدید امروز : 74
  • باردید دیروز : 208
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 333
  • بازدید ماه : 1,541
  • بازدید سال : 7,328
  • بازدید کلی : 40,226